چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
  • ۰
  • ۰

امروز 12 آبان هست . یه سخنرانی گوش می دادم که درباره ی تئوری تغییر بود . ایجاد عادت های خوب ... درباره ی نوشتن هم می گفت . تصمیم گرفتم مثل گذشته گاهی برای خودم روزانه هام رو بنویسم .

گاهی که میرم مطالب وبلاگ قدیمیم رو می خونم خیلی خوشم میاد . انگار جریان بزرگ شدن و رشد خودم رو میبینم . میبینم کجاها خسته بودم ، کجاها قوی بودم . انگار مرور می کنم که چی بر من گذشته و از چه مسیری عبور کردم تا رسیدم به اینجایی که هستم .

داستانهایی رو نوشتم و دادم چند نفر از دوستام بخونند . می خوام ویرایش و بازنویسی کنم و بعد انشالله چاپشون کنم . 

حدود 7 سال پیش چند تا داستان توی وبلاگم نوشته بودم . دیشب مرور کردم . خودم خنده ام گرفته بود . بعضی جاهاش رو خیلی خوب نوشته بودم ، ولی بعضی از قسمتهاش هم خیلی ناشیانه بود . شاید ده سال دیگه هم به داستانهایی که الان نوشتم ، بخندم ! نمی دونم . شاید هم داستان های خوبی از کار دربیان . در هر صورت دارم تلاش می کنم برای بهتر نوشتن . برای اینکه به اون هدفی که همیشه داشتم نزدیک بشم . 

این مدت کتابهای زیادی هم خوندم . چند تا داستان کوتاه از جلال آل احمد ، سیمین دانشور ، صادق هدایت . 

می دونم که موفق میشم . سعی می کنم توی این وبلاگ هم هراز گاهی بنویسم . 

  • ۹۸/۰۸/۱۲
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی