چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
  • ۰
  • ۰

سلام سلام !

امروز سه شنبه 2 آبانه ... صبح رفتم یک ساعت پیاده روی و بعدشم یه دوش گرفتم و عدس پلو پختم و بعدم می خوام آماده بشم برم مدرسه دخترم جلسه .

از امروز می خوام الکی الکی و بی بهونه شاد و امیدوار باشم ... فکر کنم که به به چقدر دنیا قشنگه ... چقدر خوبه که من می تونم برم توی پارک پیاده روی ... می خوام انشالله هر روز برم پیاده روی ... می خوام لبخند بزنم و هرچی فکر منفیه از ذهنم دور کنم ... هی فقط قشنگیا و چیزای مثب زندگی و دنیا رو نگاه کنم و نه به گذشته فکر کنم و نه به آینده ... گذشته که دیگه برنمی گرده و آینده هم که معلوم نیست چند روز دیگه زنده ایم یا مرده ... پس حال رو عشقه ... همین لحظه ی اکنون که بوی یه عدس پلوی خوشمزه پیچیده توی خونه ی من ... که من بعد از ورزش و پیاده روی و دوش گرفتن ، سرحال و شادابم ...

همه چی خوبه و خدا را شکر می کنم ...

می خوام بگردم دنبال کارهایی که خنده روی لبم بیاره و شادم کنه ... 

باید برم چند تا دوست جوون تر و شادتر هم پیدا کنم بریم دنبال خوشگذرونی ... هاها ...

  • ۹۶/۰۸/۰۲
  • رها رها

نظرات (۱)

  • محمدباقر قنبری نصرآبادی
  • چه‌خوب که قراره پرانرژی، روی زندگی‌ را کم کنین!
    از شعف شما، منم شاد شدم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی