چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
  • ۰
  • ۰
بعضی از صبح ها مثل امروز اصلا حالش رو ندارم بلند بشم و دوباره مثل هر روز بدوم دنبال امورات زندگی ! 
ولی چاره ای نیست . بچه ها می خوان برند مدرسه و باید بلند بشم صبحانه اماده کنم و تغذیه بذارم برای مدرسه  و دوباره بپزم و بشورم و کارهای هر روز رو تکرار کنم ... 
می دونم زندگی همینه ... ولی گاهی دلم می خواد بعضی از روزها رو تعطیل کنم ! دلم می خواد یه روز صبح کسی کارم نداشته باشه و بگه تا هر وقت دلت می خواد بخواب و اصلا لازم نیست به فکر صبحانه و ناهار و شام و خریدهای خونه و مدرسه ها و کلاس های بچه ها باشی !
زندگی همینطور ادامه داره بدون اینکه بدونیم چی میشه ... 
گاهی که دلتنگم و حوصله ام سر رفته توی بعضی از کانالها پرسه می زنم و اگه جمله یا شعر قشنگی ببینم که خیلی به دلم بشینه می فرستم برای خودم ! 
چند وقت پیش اینو دیدم : اگر نویسنده ای عاشقت شود هرگز نمیمیری.
دیشب هم اینو دیدم : بلاتکلیف یعنی من ! وقتی مشق هر شبم نوشتن از عشق کسی است که نه می گوید برو و نه ماندنم را می خواهد .

این بلاتکلیف دقیقا منو توصیف کرده ... یه عمره از عشق کسی می نویسم که نه بودنم را می خواهد و نه نبودنم را !
  • ۹۶/۰۷/۳۰
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی