بازم سلام !
امروز چهارشنبه بود ... صبح کلی با یه دوست عزیز تلفنی حرف زدم و خندیدیم و شاد شدم ... بعدشم رفتم پارک پیاده روی ... فردام با یه سری دوست دیگه دورهمی داریم ...
کلا دارم سعی می کنم آروم باشم و بخندم و بی خیال غم و غصه های الکی ...
امروز یه ترانه هم از سیاوش قمیشی شنیدم که گویا مثل تمرین خونده ... ولی خب قشنگ بود ... برای لحظه های عاشقی و یاس فلسفی شدن خوبه ! هاها ...
دوزخی ...
ای ﺗﻮ ﺟﺎری ﺷﺪه در ﻗﺸﻨﮕﺘﺮﻳﻦ دﻗﺎﻳﻘﻢ
ای ﺗﻮ ﺑـﺎ ﻣـﻦ آﺷـﻨﺎ ﻧﺎﺟﻲ ﻗﻠﺐ ﻋﺎﺷﻘﻢای ﺗﻮ ﭘـﻴـﺪا ﺷﺪه در ﻟـﺤﻈﻪی اﻟﺘﻬﺎب دل
ای ﺗﻮ در ﺳﻜﻮت ﺷﺐ ﺑﻬﺎﻧﻪﻫﺎی ﻫﻖ ﻫﻘﻢ
ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ، ﺗـﻮ ﻫـﺮم ﻧﻔﺴﻢ ﺟﺎری ﻧﺸﺪ
ﻛﺴﻲ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺑﻪﺳﺮم دﺳﺖ ﻧﻮازش ﻧﻜﺸﻴﺪ
ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮﻣﻨﻮ ﺑﻪ ﻇﻠﻤﺖ ﺷﺐ ﻧﺴﭙﺮد
ﻛﺴﻲ ﻗﻠﺐ ﻣﻨﻮﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑﻪ آﺗﻴﺶ ﻧﻜﺸﻴﺪ
ﻛﺴﻲ ﻗﻠﺐ ﻣﻨﻮﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑﻪ آﺗﻴﺶ ﻧﻜﺸﻴﺪ
ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻲ ﻣﻨﻮﻣﺜﻞ ﺗﻮ از ﻣﻦ ﻧﮕﺮﻓﺖ
ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮﻣـﻨﻮ اﺳـﻴﺮ ﺗـﻨﻬﺎﻳﻲ ﻧﻜﺮد
ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮﺑـﺮام آﻳـﻪ ﺗـﺎرﻳـﻜﻲ ﻧﺸﺪ
ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﺑﻪﻣﻦ ﺧﻨﺪهی رﺳﻮاﻳﻲ ﻧﻜﺮد
ﻋﺎﻗﺒﺖ ﻋﺸﻖ دروﻏﻴﻦ و ﻓﺮﻳﺒﻨﺪهی ﺗﻮ
ﻣـﻨﻮ ﺗﺎ ﻣﺮز ﺑﺪ ﻟﺤﻈﻪی ﺑﺪ ﻧﺎﻣﻲ ﻛﺸﻴﺪ
ﻣﻦ ﻫﻨﻮز دوزﺧﻲﻋﺸﻖ دروﻏﻴﻦ ﺗﻮاَم
از ﺗﻮ اﻳﻦﺗﺸﻨﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﻧﺘﻬﺎ رﺳﻴﺪ
از ﺗﻮ اﻳﻦﺗﺸﻨﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﻧﺘﻬﺎ رﺳﻴﺪ
- ۹۶/۰۸/۰۳