چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
  • ۰
  • ۰

امروز رفته بودم دیدن مریم . از امریکا اومده بود . خیلی عجیب و جالبه دیدن یه دوست قدیمی بعد از 23 سال ... ما اصلا یک سال با هم، هم کلاسی بودیم . اونم سال اول دبیرستان . ولی حالا چی شده که مریم بعد از این همه سال بیاد برام پیام بذاره که بیا می خوام ببینمت ! یعنی فقط یک هفته ایرانه و توی این فرصت کم یه وقتی میذاره و برام پیام میذاره که دوست دارم ببینمت .

خب این تاثیر قلم و گفت و شنود و حرفها و نوشتنه ... نوشته هام رو توی فیس بوک خونده ... توی گروه دوستای دبیرستان حرفها و نوشته هام رو خونده ... تحت تاثیر قرار گرفته ... کلی انرژی گرفته ... خودش یه آدم قوی و موفقه ... پزشک متخصص اورولوژیه ... توی بیمارستانهای امریکا کار می کنه ... ولی  حالا توی احوالی اومده ایران که نشسته فکر کرده دلش می خواد کسانی رو ببینه که ازشون انرژی مثبت بگیره ... و اول از همه اسم من اومده توی ذهنش ! بین اینهمه دوست و آشنا ...

حرفهای جالبی می زنیم ... درباره ی تغییر آدما ... اینکه بعضیا پویا هستند و رشد می کنند ولی بعضیا نه ! بعضیا حتی اگه 20 سال هم بزرگتر بشن رشد نمی کنند ... ولی مریم می گفت تو خیلی بیشتر از بچه های دیگه رشد کردی ... خیلی رها هستی ... خیلی جرات و جسارت داری ...

خب چیزایی می گفت که خودم می دونم ... قضاوت دیگران زیاد برام مهم نیست ...

مثل خیلی های دیگه گفت حیف نوشته هاته ... جمعشون کن ... چاپشون کن ...

گفتم باشه ... شاید زمانش برسه ... شاید یه فکری بکنم برای نوشته هام ...

خلاصه برام جالب بود خیلی ...

درباره ی دو سه تا بچه های دیگه هم حرفهایی زد که خیلی قابل تامل بود ... کلا روزگار غریبی است ! 

  • ۹۶/۱۱/۰۲
  • رها رها

نظرات (۱)

سلام
کنجکاو شدم نوشته هاتون رو بخونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی