چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
  • ۰
  • ۰

کارهای روزانه تمومی نداره ... همش هزار تا کار هست . گاهی هم از زمین و آسمون کارهای دیگه میباره ! جوری که گاهی احساس خستگی می کنم . دلم می خواد یه روز بخوابم و هیچ کاری نکنم و هیچ کسی باهام کار نداشته باشه . دیروز عصر رفتم کتابخونه و بعد از چند ماه دوباره عضو شدم و دو تا کتاب گرفتم . ولی مگه وقت می کنم مثلا یک ساعت با خیال راحت کتاب بخونم ؟! دیشب که نشد . از بس خسته بودم و کار داشتم . بعدش زود خوابیدم . امروز صبح هم هزار تا کار داشتم و می خواستم کلاس پیلاتس هم برم که همش نقش برآب شد ! مادرشوهرم زنگ زد که س فشارش بالا بوده و بیمارستان بستری شده و تا میان بقیه بیان تو بدو برو بیمارستان بچه ام تنها نمونه ! س خواهرشوهرمه که یه بچه 3 ساله داره و دومی رو بارداره و فشارش همش بالاست و رعایت هم نمی کنه و خلاصه ما فقط باید حرص بخوریم از دستش . خلاصه بدو بدو رفتم بیمارستان و خودش که زایشگاه زیر سرم بود . ولی من کارهای پذیرشش رو انجام دادم و یه نیم ساعت بعد تازه شوهرش اومده و بعدم اون یکی خواهر شوهرم که خودشم مثلا ماما هست و توی کادر درمانه ! خیلی هم ادعاشون میشه ها ... ولی بلد نیستند چطوری رژیم و تغذیه این خواهرشون رو کنترل کنند که هی فشارش بالا نره . من دیدم که گوش نمیده و خیارشور و تخمه و آجیل شور می خوره . ولی اگه بهشون بگی یه ذره رعایت کن و غذاهای نمک دار نخور ، سریع جبهه می گیرند که وای بچه ی ما هیچی نمی خوره که ! 

خب حالا باید حرص و جوش بخورند و بستری بشه و کلی پول بدن تا دیگه حرف گوش کنند . در ضمن خانم خانما دفترچه بیمه اش رو هم گم کرده چند روز پیش ! فکر کن حاملگی پرخطر داشته باشی و صبح و شب آمپول هپارین بزنی و فشارتم بالا باشه و تازه ماه ششم هم باشی و دفترچه ات رو هم گم کنی و حالا هم نور علی نور ...

من دیگه سپردمش به شوهرش و خواهرش و اومدم خونه . چون دم ظهر بود و گفتم بچه هام حالا خسته و گشنه میان خونه ... 

همون وقت که کارهای پذیرشش رو انجام دادم گفتند به شوهرش بگو یک میلیون بیاره ! حالا این شوهره وضع مالیشم خوب نیست و همینجوری همش گیرند ... حالا حاملگی پر خطر خانم هم شده نور علی نور ... مدام دکتر و سونوگرافی و دارو و ... حالا که دیگه بستری هم بهش اضافه شد ... خدا رحم کنه ...

من کی وقت می کنم کتاب بخونم آیا ؟!


  • ۹۷/۰۲/۱۷
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی