چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
  • ۰
  • ۰

تو ...

امروز 13 خرداده ... دوباره هوا ابری شد ... دوباره داره بارون میاد ... عاشق این هوام ...
دلم برات دیوونه شده ... دیگه از دلتنگی و اینام رد شده ... یعنی دیگه لحظه ای بی تو نفس نمی کشم ... غرق شدم توی خیال تو ... 
چطوری بگم ؟ دلم می خواد معجزه بشه و تو چند روز بیای بشینی ور دلم ... دستهات رو بگیرم ، زل بزنم توی چشمهات ، تو حرف بزنی و من صدات رو بنوشم ... هر وقت خسته شدی سرت رو بذاری روی زانوم ... موهات رو نوازش بکنم و قربونت برم ... 
دلم می خواد در آغوشت بگیرم و بوت رو نفس بکشم ... دو طرف صورتت رو بگیرم و خیره بشم توی چشمها و صورتت ... گونه ات رو نوازش کنم و ببینم چند تا خط افتاده دور چشمهات ... ببینم چند ساله ؟ چند ساله این دوری ... این رنج ... این همه صبوری ... 
دلم تنگه ... دلم خیلی تنگه ... قرارداد چشمهای تو و دستهای من ، سر جاش ... ولی دیگه صبر و تحمل ندارم ... دیگه خسته ام ... 
چه هوایی شده امروز ... چه خنک ... چه بویی ... کاش همه ی عمر کنارم بودی ... چه فرصت کمی بود ... سرم را در آغوش بگیر ... بگو که زود تمام می شوند این روزهای تنهایی و دلتنگی ... بگو که ما با هم خواهیم بود ... 
جز تو چیزی نمی خوام ... 
  • ۹۷/۰۳/۱۳
  • رها رها

نظرات (۱)

  • یکــ مَنــــ:)
  • یه لحظه یاد مادرم افتادم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی