چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

این فیلم چوب گلف انگار منو جادو کرده ... به خصوص ترانه ای که ناتاشا اطلس می خونه توی این فیلم ... هزار بار شنیدمش و لذت بردم ... 

یه غم قشنگی داره ... قشنگ توصیف می کنه عشقی رو که سرانجام نداره ...

ارجع یا حب
برگرد عشق من
مالی فی دنیا نصیب
من هیچ سرنوشتی در دنیا ندارم
انت حبی لکن مش ممکن تکونی هلالی
تو عشق منی اما نمی تونی برای من باشی


فیلم خیلی حرفها داره برای گفتن ...از تقابل آدمها با هم دیگه ... خشونت ... عشق ... تکامل دو روح با هم ... مراحل تکامل روحی آدمها ... حتی اون همه لباس کثیف شستن هم نشونه است و حرف داره ... یا اون خونه ی باصفایی که پر از گل و درخت و حوض و ماهی هست ... خونه ای که ساکنینش هم مهربون و عاشق هستند و کل خونه در صلح و آرامش هست ... خونه ای که صاحبانش مدام در حال تمیز کردن و مرتب کردن خونه هستند ... خونه ای که بهترین محل عشقبازی اون دو تا جوان هست ... خونه ای که هر دو دلشون براش تنگ میشه و دوباره میان به خونه برای تجربه ی دوباره ی اون حس قشنگ عاشقانه ... 

توی کل فیلم مرز بین خیال و واقعیت به هم میریزه ... و چه قشنگه اون اواخر فیلم که حال هر دو عاشق خوبه ... که همدیگه رو دارند و از ته دل لبخند می زنند ... هر چند کسی بینشون در دنیای واقعیت ، مانع باشه ... اونا اون مانع رو نمی بینند و در دنیای خودشون عاشقند و خوشحال و خندان ... به عشق هم زندگی می کنند و لبخند می زنند ...می دونند توی سکوت می تونند قشنگترین عشق رو بچشند و تجربه کنند و روحشون رو تعالی بدن ...

یکی دیگه از قشنگی های فیلم این بود که روح آدمها از وسایل خونه شون مشخص بود . یعنی یه هماهنگی جالبی بین آدمها و خونه ها و وسایلشون بود ... قبل از این که ساکنین خونه رو ببینیم از نوع چیدمان خونه و وسایلی که داشتند می شد فهمید که چه جور آدمایی ساکن اینجا هستند ... روحیه و اخلاق و رفتار آدما تاثیر گذاشته بود روی خونه ... من همیشه به این اعتقاد داشتم و دارم ... خونه ها روح دارند ... این روح از ساکنین اون خونه شکل گرفته ... انرژی بعضی خونه ها مثبته و پر از عشق و گرمی و مهربانی ... بعضی خونه ها هم سرد و بی روح و نچسب هستند ... 

عاشقا همیشه دلشون تنگ میشه برای اون محلی که اولین عشقبازی رو داشتند ... جایی که برای اولین بار اجازه دادند که حریم های تنشون برای هم شکسته بشه ... جایی که با زبان بدن این اجازه رو دادند ... با لمس انگشتان دست یا پا ... با نگاه ... با حرکات چشمها و لبها ... 

مثل من که هیچوقت یادم نمیره ...

این فیلم و این موسیقی با روح و روان من بازی کرد ... درست مثل اون توپ گلف که بازی و رابطه رو شروع کرد ... توپی که هی قل خورد اومد پیش معشوق ... دوباره قل خورد رفت پیش عاشق ... 

خیلی دلم تنگه برای عشقم ... 

عشقم ! برگرد ! بیا ... بیا تا یه بار دیگه ببینمت ... بیا تا یه بار دیگه از جام نگاهت سیراب بشم ... بیا تا یه بار دیگه بوت رو نفس بکشم ... بیا تا دیر نشده ...

خلاص !

  • ۹۷/۰۵/۲۱
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی