چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
  • ۰
  • ۰

دلم نمی خواد ماه مهر تموم بشه ولی ناگزیر داره تموم میشه ... گاهی اونقدر دلم می گیره که حد نداره ولی دیگه هم حوصله ی گفتنش رو ندارم ... دیروز عصر رفته بودیم بیشه ناژنون ... هوا عالی بود ... یه بارونی هم زد ... پیاده روی کردیم و بچه ها توی یه استخر فسقلی قایق سواری کردند ! البته مدل قایقش جدید و قشنگ و باحال بود . دیگه رودخونه که نیست ، باید قایق های جدید طراحی کنند برای استخرهای کم عمق ... 

پستها و کامنتهای ر و ف رو می خونم دلم هم زمان هم پر از عشق میشه و هم پر از درد ... هی دلم می خواد برم یه چیزی بگم ولی جلوی خودمو می گیرم ! به خودم میگم حرف نزن ! نمی میری ! بذار توی حال خودشون باشن ... فقط دورادور لذت ببر و بدون که فقط تو تنها نیستی که این غم و درد رو به جون خریدی ... بقیه هم هستند که اینجوری نفسشون میگیره ... یه ذره مدلش فرق می کنه ... اونا حداقل سه روز پیش هم بودن ... حداقل برای هم می نویسند و دلشون گرم میشه ... تو همینم نداری ... دور و دور و دور ....

همین ! حرف دیگه ای هم ندارم .

  • ۹۷/۰۷/۲۸
  • رها رها

نظرات (۱)

نفس ما هم میگیره:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی