چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
  • ۰
  • ۰

سبز مثل تو....

بعضی از درد و رنج ها را آدم نمی دونه چه موقع تموم میشه... بعضی از رنج ها انگار با آدم به دنیا میان و بعد با آدم دفن میشن... یعنی تا آدم زنده است این درد ادامه داره.... کاریش هم نمیشه کرد...

دلم می خواد بنویسم ولی نمی دونم چی بگم...هزار تا حرف هست ولی انگار هیچی نگم بهتره...

برم قورمه سبزی بپزم و ورزش کنم و غرق بشم توی زندگی روزمره تا بگذره.... بخوام عمیق فکر کنم به زندگی و دنیا و خودم و اطرافیان و اینا دیوونه میشم.....

از عشق هم دیگه هیچی نگم که بارها و بارها سوختم و خاکسترم بر باد رفت.... فقط می دونم وقتی بمیرم چند نفر معدود میگن آخی چقدر عشقی بود... چقدر عاشقونه نوشت... چقدر نوشته هاش صاف و زلال بود... چقدر کیف کردیم با نوشته هاش ولی هیچی نگفتیم و بی خیال سوت زدیم و گذشتیم....

خب زندگی همینه و کاریش هم نمیشه کرد...

  • ۰۰/۰۵/۲۴
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی