چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

باقالی ها

الان حدود ساعت ده و نیم شب هست. شنبه 7 اسفند. 

دیروز بالاخره همت کردم و یه اتاق دیگه را خونه تکونی کردم. دیگه بالاخره زندگی همینه و باید رسید به امور خونه تکونی شب عید هم!

عصرش هم نشستیم فیلم انجمن شاعران مرده را دیدیم. خیلی خوب بود و یاد دوران دانشجویی خودم افتادم... همون در لحظه لذت بردن... هر کاری عشق مون کشید بکنیم... اینکه هر بار از دید متفاوت به دنیا و مسائل نگاه کنیم... 

این روزها دارم سعی می کنم با دید متفاوت نگاه کنم... لذت ببرم... هر چند از قدیم هم همین مدل بودم. 

امروز قبل از ظهر هم رفتم پیاده روی و لذت بردم از هوای بهاری اسفند ماه! 

هنوز فکر می کنم به الینور... هنوز هی با خودم میگم چرا اینجوری شد؟ ولی به این نتیجه رسیدم هر افراطی، یه تفریطی پشتش داره... ما پارسال افراط کردیم... اینم نتیجه اش بود... 

درباره دوستان دیگه هم در واقع دوست نبودند اصلا... بود و نبود هیشکی براشون مهم نیست. چند تاشون هم که کلا توی باقالی ها بودند! ولی برام جالب بود و خوشحالم که یه چیزایی داره بهشون ثابت میشه... 

  • ۰۰/۱۲/۰۷
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی