چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

چهارشنبه 7 اردیبهشت...

همچنان روزگار غریبی است... صبح رفتم پیاده روی و از کتابخونه هم سه تا کتاب گرفتم و اومدم. یکیش داستان کوتاه بود خوندم زودی تموم شد. دو تا دیگه را کمی شروع کردم انگار زیاد جذبم نکرد. ولی بازم تلاش می کنم بخونم ببینم خوشم میاد یا نه. موضوع کتاب باید یه جوری باشه که جذبم کنه... اگه با روحیاتم جور در نیاد حوصله خوندنش را ندارم.

اوضاع مملکت هم که داغون داغون. همه چی هی داره گرون تر میشه و من دیگه نمی دونم باید چیکار کنیم. امروز به دوستام گفتم تقصیر خود مردمه... خود مردم بد شدند... خود مردم همش دنبال تجملات و چشم و هم چشمی هستند و تیشه به ریشه همدیگه می زنند و هرچی هم گرون میشه بدو بدو میرند می خرند. برای همین هر روز اوضاع بدتر میشه.

حوصله ام سر رفته و نمی دونم می خوام چیکار کنم. فردا صبح قرار گذاشتم با یکی از دوستان که دو ساله ندیدمش برم بیرون و کمی پیاده روی. 

صبح که رفتم پیاده روی و بعدشم اومدم پخت و پز و اینا خسته شدم. زود پاهام درد می گیره دوباره... انگار بدنم جون نداره. بعدش کمی ولو شدم. بعدش خواستم کتاب بخونم. کمی خوندم ولی زیاد حسش نبود. گاهی انگار آدم جسمی و روحی زیاد حوصله نداره. دیگه باید ببینم کم کم چیکار کنم... 

الان یادم افتاد برم موهام رو رنگ کنم... باید به خودم برسم. نباید بی حوصله بشم. 

برم یه ذره به کارام برسم میام دوباره می نویسم...

  • ۰۱/۰۲/۰۷
  • رها رها

نظرات (۱)

روزگار غریبی‌است نازنینم

دهانت را می‌بویند، مبادا گفته باشی دوستت دارم ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی