چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

الان صبح دوشنبه 12 اردیبهشت می باشد. قرار بود امروز عید فطر باشه و فردا هم تعطیل باشه. ولی دیشب گفتند ماه را مشاهده نکردند و امروز عید نیست و فرداست. خلاصه همه ملت سردرگم شدند و امروز رفتند سر کار و مدرسه!

دیشب با لیلا رفتیم رستوران. دخترخاله اش هم بود. دخترخاله طلاق گرفته بود و نشست از زندگی و بدبختی هاش گفت مغزم سوت کشید. بعد لیلا درباره چند تا دوستان و خانواده شون گفت بازم مغزم سوت کشید. دیدم ای بابا چقدر مردم مشکلات دارند. چقدر زندگی هاشون داغونه... چقدر بعضی ها از لحاظ روحی و جسمی هم داغون هستند. ولی همه فقط ظاهر رو حفظ می کنند و خیلی جینگول و فینگول آدم فکر می کنه هیچ مشکلی ندارند. البته من سالهاست بهم ثابت شده و می دونم همه آدم ها به شکلی درد و رنج عمیق دارند، ولی خب بعضی وقتها دیگه خیلی آدم شوک میشه. 

خلاصه که چقدر زندگی پدیده عجیبی است... خیلی شجاعت می خواد زندگی کردن و تاب آوردن و خوب موندن...

خلاصه دیشب خیلی قاتی بودم... دلم برای الینور تنگ شده بود... انگار همش دلم می خواد داد بزنم... هیشکی هم نمی فهمه و درک نمی کنه بین من و الینور چه اتفاقی افتاده... چیزی هم نمی تونم بگم... شده حرف هایی از جنس نگفتن... خلاصه که در یه حال نامعلومی دارم تقلا می کنم برای زندگی کردن و خوب موندن و دوام آوردن...

همین و دیگر هیچ!

  • ۰۱/۰۲/۱۲
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی