چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۱

زندگی نرم و سبک است مثل قاصدک ها... مثل هوا... مثل گلها...

زندگی ساده است مثل سابیدن و شستن کتری و ظرف ها... مثل پختن یک غذای خوشمزه...

زندگی مهربان است مثل انگشت های زیبای کودکان...

می بینی؟ زندگی ساده و جاری است اگر خودت رو با مشکلات و عقده ها و درد و گرفتاری ها مردم درگیر نکنی. اگه سرت به کار خودت باشه. دیروز پریسا توی گروه سوال کرده بود که در برخورد با یه بچه ی فلج و عقب مونده و اینا باید چطوری رفتار کنم که حس بدی به خانواده اش و خود بچه منتقل نشه. کمی براش توضیح دادم نادیده گرفت. بعد لیلا اومد لیست مشاوران زرد رو گذاشت. خندیدم و گفتم خداراشکر هیچوقت پیش مشاور نرفتم چون خودم بیشتر بلد بودم! یا لازم نداشتم! یا چون خودم سرم توی کتاب و علوم انسانی بوده بلد بودم چیکار کنم. خانم پریسا اومد عقده هاش رو توی دلم خالی کرد و برام توضیح داد که لابد منم احتیاج به مشاور دارم و باید برم پیش مشاور! گفتم باشه مرسی از پیشنهادت بهش فکر می کنم. بعدشم بهش گفتم می دونی مشکل من چیه؟! مشکل من اینه که خیلی مهربون هستم. خیلی با همه همدلی می کنم. خیلی دلم برای همه ی مردم دنیا می سوزه. می خوام کمک کنم. بعدش سوتفاهم میشه و خودم محکوم میشم. و الان دارم روی خودم کار می کنم که دیگه با مشکلات دیگران درگیر نشم و هر کسی اگه اومد گفت دارم میمیرم هم بگم به درک و برم. همین.

دیگه هم عمرا جواب پریسا را نمیدم همینطور که هیشکی دیگه آدم حسابش نمی کنه. 

توی گروه دوستان کوهنورد هم همینطور شد. تا من رفتم توی گروه هنوز نرسیده بعضی ها فکر کردند حالا من می خوام برم خودی نشون بدم. زودی عکس العمل های عجیب غریب نشون دادند. منم خیلی خونسرد اصلا محل بهشون ندادم و هر چی هم بگن چند روز یه بار هم گروه شون رو نگاه نمی کنم. کلا همه آدم ها فکر می کنند یه خری هستند و کسی می خواد بیاد جای مقام شون رو بگیره. 

شهابی طفلک منو تحویل گرفت یه نفر دیگه می خواست کتکش بزنه که چرا داره به من توجه نشون میده! 

خلاصه دلم می خواد برم به همه ی دنیا بگم من هیچی نیستم. من یه گرد و خاک ناچیز هستم گرد بر و بام دوست... در دست باد دارم میرم. همه ی عشق ها و محبت ها و توجه ها و به به ها و تعقل ها و مقام ها و موقعیت های خوب دنیا برای شما.  ما اگه اجازه بدهید همینجور ساکت و آروم و آهسته توی همین گمنامی خودمون این گوشه ها زندگی می کنیم تا وقتش برسه و بریم پیش حضرت دوست...

امیدوارم اگه اونجا حضرت دوست برام آغوش باز کرد یه جماعت حسود نباشند برند بپرند به چشم و چاره ی حضرت باریتعالی! بگن چرا اینو بغلش کردی؟! هاهاها...

ماییم و دوست و ناز و نیاز حضرتش...

  • ۰۱/۰۳/۰۴
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی