چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

چو تخته پاره بر موج ...

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۱

تصمیم...

می دونی چیه؟ این شرایط اجتماعی افتضاح مملکت باعث شده آدم جرات هیچ کاری نداشته باشه. مثلا دلم می خواد طنز و چرت و پرت بنویسم باعث خوشحالی خودم و دیگران بشم. ولی بعد میگم بی خیال! حالا ملت فکر می کنند لابد چقدر من دلخوش هستم و درد و رنج و مصیبت مردم رو درک نمی کنم! چند روزه ساختمان متروپل آبادان ریخته و همه مردم پر از خشم هستند و همه شعار میدن و خلاصه جامعه پر از خشم و رنج و مصیبته...  من خب دلم نمی خواد هی از این رنج و مصیبت بنویسم. دلم می خواد زندگی را رنگی نگاه کنم. دلم می خواد از روزهای زندگی که دارند سپری میشن لذت ببرم. دلم می خواد از لذت های زندگی بنویسم ولی می ترسم! می ترسم محکوم بشم به اینکه مرفه بی درد هستم و رنج آدم ها را درک نمی کنم.

خلاصه موندم چی بنویسم و کجا بنویسم و چیکار کنم.

با خودم میگم بی خود نیست وینگولی هم بی خیال نوشتن شد. داره لذت زندگیش رو می بره بی سر و صدا. هیچی هم هیچ جا نمیگه.جون خودش را راحت کرد از همه حواشی و فضای مجازی و اینا. منم باید کم کم فکرهام رو بکنم و ببینم چیکار کنم بهتره برام. شاید منم بهتر باشه کم کنم از این حضور در اینستا... با دوستان هم که دیگه رسما حرفی ندارم. دیگه ببینم چی میشه. تصمیم می گیرم کم کم...   

  • ۰۱/۰۳/۰۷
  • رها رها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی